روانشناسي

 
 
كودكانتان را علاقه مند به يادگيري كنيد
|

براي هر پدر و مادري چيزي هيجان انگيزتر از مشاهده كودكي نيست كه با علاقه شديد در حال شناخت بيشتردنياي پيرامون خود است. بيشتر بچه هاي كوچك يك دوره زماني كنجكاوي و پرسش-گري دارند، و شما لازم است به كودكتان نشان دهيد كه اين شيوه ي كاملا درست زندگي است. اگر كودكتان در مورد همه چيز سوال كند و ارزش صوري و عيني را به چيزي نگيرد، بزرگ كه شد فرد بسيار با استعدادي خواهد شد. راه‌هاي زيادي هست كه مي توانيد اين نوع استعداد را در يك بچه پرورش دهيد، و بايستي به بهترين نحو اين كار را انجام دهيد. چنانچه ممكن است همه كودكانتان را به اين كار تشويق كنيد. در ادامه تعدادي از اين راهكارها را بيان مي كنيم كه نشان مي دهد چگونه مي توان اين كار را كرد.

براي مطالعه بيشتر در زمينه كودك بخوانيد:

آموزش كودك و نوجوان

نخست، لازم است از سنين بسيار پايين كودكتان، كتابهاي شخصيت ساز براي زندگي او فراهم كنيد. حتي پيش از آنكه كودكتان بتواند بفهمد چه مي گوييد، بايستي كتابهاي مصور برايش بخوانيد و برايش شرح دهيد كه چه اتفاقي مي افتد. شايد اين امر بيجا به نظر برسد، اما مطالعات نشان داده اند كه اين كار منجر به كودكي بسيار سخن ور و خوش صحبت مي شود. هرچه كودك بزرگتر مي شود، شروع به يادگيري كتاب‌هاي پيچيده تر مي كند. نگران نباشيد كه او از سطح مطالعه ي مربوط به سن خودش فاصله بگيرد.هرچند ممكن است اين كار مهارتهاي خواندن كودكتان را بهبود نبخشد، اما به تكامل سطح فهم او كمك مي كند.

به همراه كودكتان تحت عنوان گردش سري به كتابخانه بزنيد. يك يا دو بار در هفته كتاب هاي جديد بگيريد، و كودكتان را تشويق كنيد كتاب ها را تا دفعه ي بعد كه بتواند كتابها را با بقيه معاوضه نمايد تمام كند. اغلب كتابخانه ها يك تعداد برنامه هاي تابستاني برگزار مي كنند، يعني بچه ها با فهرست بندي كتابهايشان جايزه مي گيرند. اگر تصور مي كنيد كودكتان واقعا علاقه شديدي به مطالعه دارد بهترين راه اين است كه هربار يك بستني برايش جايزه بدهيد.درغيراين صورت بايد از اين برنامه ها صرف نظر كنيد، زيرا كه اين قبيل برنامه ها اين پتانسيل را دارند كه مطالعه را نهايتا وسيله اي براي رسيدن به يك جايزه كنند.

در زمينه يادگيري كودكان بيشتر بخوانيد:

يادگيري و بازي كردن كودك ۱ تا ۲ سال

هم چنان كه كودكانتان كتابخوانان حرفه اي مي‌شوند، لازم خواهد بود آنها را به سمت سطوح قانع كننده تري سوق دهيد.اهميتي ندارد اگر بچه ي كلاس اولي شما كتابي مربوط به بچه هاي كلاس دهم را تا جايي مي خواند كه بفهمد، و با چيزي كه شما نمي خواهيد بخواند مواجه نمي شود. شما شاهد رشد او در ميان جست و خيزها خواهيد بود. شما بايد روي چيزي كه مكرراً نتيجه ي بچه هاي سطح پيشرفته است بسيار محتاط باشيد، و آن، بي علاقه گي در مدرسه است.اگر كودكتان كتابهاي رمان و غير رمان بزرگترها را مطالعه مي كند، احتمالا مدارس عمومي به حد كافي او را به چالش نمي كشند. بيشتر ناحيه هاي مدارس برنامه هاي ويژه اي براي اين نوع بچه ها دارند كه فعاليتهاي يادگيري چالش برانگيزتري برايشان فراهم مي كند. شما بايستي تاجايي كه بشود درمورد متناسب بودن چنين برنامه هايي با سطح كودكتان، پرس و جو كنيد.

روش هاي فرزندپروري و والديني براي هركس متفاوت است، و مطالعه فقط يكي از جنبه هايي است كه بايستي بدان توجه كنيد. هميشه با فرزندان خود رابطه ي سالمي را حفظ كنيد، تا وقتي بزرگ شدند افراد سالمي بشوند. اين امر، في نفسه كافي است، و بايستي الهام بخش شما باشد تا سعي كنيد بهترين والدين باشيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-كودكانتان را علاقه مند به يادگيري كنيد



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1402/6/4 
زمان : ۱۰
دستور دادن به كودكان
|

اگر روزي آگاهانه جملات خود را انتخاب كنيد تعجب خواهيد كرد چقدر در روز از جملات دستوري استفاده ميكنيد. با دستور دادن كودكان به مرور از همكاري به لجبازي تغيير خواهند كرد.

جايگزين هايي به جاي دستور دادن
١. كار خوب را با لذت گره بزنيد تا نهادينه شود.

تشويق كردن و جايزه دادن و جدول ستاره ها تا هفت سالگي بهترين روش براي اموختن كار خوب است. زماني كه انسان كادو و جايزه ميگيرد هورمون دوپامين كه هورمون شادي است ترشح ميشود و به مرور كودك شرطي ميشود و كار خوب در او نهادينه ميشود.

٢. به او حق انتخاب دهيد.

“الان حمام ميري يا قبل از خواب؟” “بشقابتو توي سينك ميذاري يا روي كابينت؟” به او حق انتخاب دهيد تا بتواند قسمتي از تصميگيري شما باشد. ميتوانيد از او بپرسيد كي ميخواهد درس بخواند؟ چند ساعت تكاليفش طول ميكشد؟ اگر به مرحله نوجواني رسيده اند از آنها بخواييد برنامه ريزي كند و بعد به شما اطلاع دهد.

٣. در انجام كارهايش به او كمك كنيد تا همكاري را بياموزد.

در تميز كردن اتاق، جمع كردن لباسها، صاف كردن رو تختي با او همقدم شويد. اين اوقات را به لحظات شاد تبديل كنيد. به او اجازه دهيد از همكاري با شما لذت ببرد.

۴.انتظارات خود را تعديل دهيد.
شادي كودكانه آنها را فداي نظم و انضباط نكنيد. بگذاريد كودك درونتان با ديدن آنها دوباره كودكي كند. در اخر سوال كنيد “خب حالا چطور خونه رو به شكل اول برگردونيم؟”

منبع:كانون مشاوران ايران-دستور دادن به كودكان



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1402/5/11 
زمان : ۱۲
حق مالكيت بدن را به كودك ياد بدهيد
|

با يك بغل شروع شد. من و دخترم از مهدكودك بيرون مي‌آمديم كه دوست صميمي‌اش آمد جلو تا او را بغل كند. دخترم اجازه نداد و دستم را مي‌كشيد تا برويم. براي من خيلي عجيب بود و راستش را بخواهيد شرمنده شدم. مادر بچه آنجا ايستاده بود و نگاه‌مان مي‌كرد. يواشكي از دخترم خواستم كه دوستش را بغل كند. اينكه آن بچه كوچك و نازنين از رفتار دخترم آزرده شود و قرار گرفتن در اين شرايط امتناع احساس بدي برايش ايجاد كند، برايم سخت بود. اما من به پيامي كه به فرزند خودم مي‌دادم توجه نمي‌كردم و فقط نگران دوستش بودم. من مي‌خواستم دخترم را مجبور به انجام كاري كنم كه دوست نداشت. به دخترم اين مفهوم را انتقال دادم كه حريم شخصي‌اش مهم نيست و مي‌تواند به خاطر خوشايند ديگران و فقط براي اينكه آدم باادبي به نظر برسد از تمايل خودش بگذرد.

✨من بعدا متوجه اشتباهم شدم و رفتارم را تغيير دادم؛ گام‌هايي برداشتم براي اينكه او بفهمد بايد بدنش را دوست داشته باشد و آن را حق خودش بداند و هيچ‌كس حتي مادرش نمي‌تواند و نبايد به او بگويد با بدنش چه كند.

چطور توانستم حق مالكيت بدن را به او ياد بدهم؟

او حق دارد براي موهايش تصميم بگيرد

دخترم موهاي بلند و فر و زيبايي دارد. اما همين موها يك چالش مهم در زندگي من بود. موهاي بلند روي كمر زيباست اما دردسرهاي خودش را دارد. مثلا شست‌وشوي اين همه مو كار ساده‌اي نيست و واقعا زمان بر است. آرايش مو و جمع كردنش هم سخت است. شايد من دوست داشته باشم او موهايش را كوتاه كند تا كار مراقبت و نگهداري از موها آسان‌تر شود. اما اين واقعا حق من نيست كه براي اندازه موهاي دخترم تصميم بگيرم مگر اين‌كه او خودش بخواهد. اين موها متعلق به من نيست و من فقط والد او هستم نه مالك بدن او. اين موهاي اوست و به من ربطي ندارد كه دخترم دوست دارد دردسر شستن موهايش را تحمل كند. تا زماني كه اين كار به او آسيبي وارد نمي‌كند و با موهاي بلندش خوشحال است، من به اين حق احترام مي‌گذارم و نظري نمي‌دهم.

آيا من اجازه دارم او را غلغلك بدهم؟

فرزند من بدن حساسي دارد و غلغلكي است. وقتي بچه‌تر بود ما زياد با او شوخي مي‌كرديم و غلغلكش مي‌داديم. يادم مي‌آيد كه بارها از ما خواسته بود كه بيشتر ادامه ندهيم و شوخي بس است. يك بار باجديت گفت: «بس كن!» اما من باز غلغلكش مي‌‌دادم و مي‌گفتم: «بس نمي‌كنم، بس نمي‌كنم.»

غلغلك دادن كار جالبي است اما مي‌تواند براي كودك يك موقعيت آزار دهنده باشد. بعدها دوباره به اين مساله فكر كردم. من چه چيزي به او ياد دادم؟ آيا منظور من اين نبود كه «نه» گفتن تو ارزشي ندارد و معنايش واقعا تمام كردن نيست؟ تو از ما خواستي ديگر غلغلك ندهيم اما حرف تو براي ما مهم نبود. گويا خواسته تو بي‌اعتبار و بي‌ارزش است.

ما وقتي اين نكته را متوجه شديم، رفتارمان را تغيير داديم. هنوز هم گاهي وسط بازي قلقلكش مي‌دهيم اما وقتي او مي‌خواهد كه ديگر ادامه ندهيم، به خواسته‌اش توجه مي‌كنيم مگر اين‌كه خودش دوباره پيشنهاد شروع بازي را بدهد. بغل كردن زوركي نيست بعد از ماجرايي كه گذشت من از دخترم خواستم بدون اينكه ديگران را ناراحت كند و احساسات‌شان را جريحه‌دار كند به آنها بفهماند كه علاقه‌اي به بغل كردن ندارد و تاكيد كردم كه حتي من به عنوان مادرش هرگز او را مجبور نخواهم كرد كاري كه واقعا دوست ندارد را انجام بدهد حتي اگر اين يك بوسه كوچك از گونه‌اش باشد. ديگر هرگز از او نخواستم براي رعايت ادب و خوشايند ديگران پذيراي آغوش آنها باشد.

اين مساله‌اي ساده بود و من نتيجه‌اش را خيلي زود در رفتار فرزندم ديدم : دفعه بعدي كه دوستش مي‌خواست او را بغل كند، دخترم ابتدا سعي كرد از موقعيت فرار كند اما حرف‌هاي ما تاثير مثبتي داشت، چون او دوباره برگشت و به دوستش گفت: «امروز بغل نمي‌خوام.» حرف او اصلا به معناي رد كردن درخواست محبت‌آميز دوستش نبود. من دخترم را مجبور نمي‌كنم كه ديگران را به آغوش بگيرد يا ببوسد يا هر واكنش و تماس جسمي محبت‌آميز ديگري داشته باشد مگر اينكه واقعا اين كار برايش خوشايند باشد.

منبع:مركز مشاوره-حق مالكيت بدن را به كودك ياد بدهيد



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1402/3/29 
زمان : ۱۹
نكات مهم براي تدريس به كودكان
|

دروس ضروري براي شروع آموزش به كودكان بسيار خردسال- و چگونگي انجام آن

به عنوان والدين، مهارت هاي بسياري وجود دارد كه ما نياز داريم و مي خواهيم كه به كودكانمان آموزش دهيم. اغلب ما بر موارد پايه اي مانند آموزش دادن به كودك كه چگونه به تنهايي خودش غذا بخورد و يا لباس بپوشد، چگونه بند كفشش را ببندد، چگونه حساب كند، بخواند و يا بنويسد شروع مي كنيم. با اين همه، مهارت هاي پايه اي وجود دارند كه براي كودكان ما ضروري هستند تا بتوانند هر چه بيشتر مستقل شوند. اما همانگونه كه ناتاليا دنيلز، روانشناس كودك، مطرح مي كند، همانطور كه ما به كودكانمان مهارت هاي عملي را ياد مي دهيم، ممكن است ديگر مهارت هايي را كه به همان اندازه از اهميت برخوردارند را فراموش كنيم مانند هوش عاطفي. “كودكان همواره به همراه همدلي، عطوفت و مهرباني متولد نمي شوند. اين مهارت ها بايستي به آنها ياد داده شود، پرورانده شود و رشد داده شوند. دنيلز همچنين مي گويد كه ما مي توانيم بذر اين مهرات ها را هر چه زودتر در زمان نوزادي در آنها بكاريم.

براي شروع دنيلز پيشنهاد مي كند كه به كودكان كمك كنيم تا براي احساسات خود عناويني انتخاب كنند (از كم تا زياد)و به آنها ياد دهيم چگونه اعمالشان بر ديگران تاثير مي گذارد. به عنوان مثال، شما ممكن است بگوييد: “هر زماني كه اسباب بازي هايت را با دوستت به اشتراك بگذاري، او را خيلي خوشحال كرده اي” يا “زماني كه تو آن اسباب بازي را از او مي گيري، ممكن است ناراحت شود”. سوم اينكه، به علت اينكه كمك به ديگران روشي قدرتمند براي ايجاد مهرباني است، به كودك خود ياد دهيد تا كارهايي مانند نگهداشتن در براي ديگران و كمك به خواهر و برادرهايشان را انجام دهند. در ذيل شما دروس ضروري ديگري براي شروع آموزش به كودك خود، از همين الان مي توانيد ببينيد و همچنين جزئياتي در مورد نحوه ي انجام آن.

به كودك خود ياد دهيد كه او توانمند با صلاحيت است. به فرزند خود اجازه دهيد تا كارهاي بيشتري را خودش به تنهايي انجام دهد. دكتر جان دلفي، يك روانشناس باليني و نويسنده ي كتاب”پدر و مادر در دسترس” و همچنين تهيه كننده پادكست “بهتر” به همكاري همسرش، مي گويد اين به اين علت است كه هر چه شما كار كمتري براي آنها انجام دهيد، آنها به همان اندازه بيشتر ياد مي گيرند كه خميرمايه شان چيست.

“اين هديه هم ارزشمند و هم قابل تعويض است. كودكان حس صلاحيت و شايستگي را تا آخر عمر حفظ خواهند كرد. دلفي والدين را به ، به چالش كشاندن كودكان براي انجام چيزهايي كه به طور معمول انجام نمي دهند، تشويق كرده است- مانند انجام كارهاي خشك شويي، شست و شوي ظروف، مشاركت در مكالمات بزرگترها در مورد سياست و يا مذهب، حل مشكلات كامپيوتري و حتي كمك به تعمير موتور يك ماشين. “آنها را به اين فضاها دعوت كنيد. شما از آنچه كه قادر هستند انجام دهند، شگفت زده خواهيد شد”.

ناتاليا ون ريكورت، MSW، ACC، يك مددكار اجتماعي و مربي دوره هاي زندگي كه در مربي گري ADHD و خانواده متخصص است گفته است كه به كودكان خود ياد دهيد احساسات خود را بفهمند و با آن كنار بيايند. والدين اغلب به كودكان خود مي گويند آرام باش، درست رفتار كن يا بهتر رفتار كن و وقتي كه كودكان به طرز اجتناب ناپذيري اين كارها را انجام نمي دهند، خسته و دلسرد مي شوند. “آنچه كه كودكانتان به شما نمي گويند اين است كه آنها در مورد اين كه اين چيزها واقعا به چه مفهومي هستند، هيچ ذهنيتي ندارند، چه برسد به اينكه اين كارها را به مرحله ي عمل برسانند”. دوباره، به كودكتان لغاتي براي احساساتشان بددهي. اگر انها شروع به برون ريزي كنند، روي دو زانوي خود نشسته و به آنها بگوييد “من مي توانم ببينم كه تو واقعا خسته هستي” يا “من مي دانم كه جدا نااميد شده اي” يك نمودار احساسات را زماني كه آرام هستند با آنها مرور كنيد.

 

جنين هالوران، يك مشاور بهداشت رواني و بنيانگذار مهرات هاي مقابله براي كودكان، همچنين بر اهميت آموزش در مورد احساسات تاكيد مي كند. كودكانتان را تشويق كنيد تا تشخيص دهند كه چه زماني احساس شادي، و يا غم دارند “چه چيزي باعث وشحالي تو مي شود؟ زماني كه چنين حسي داريف بدنت چه احساسي دارد؟ چهره ات چگونه مي شود؟”. هالورن، نويسنده كتاب كار مهارت هاي مقابله براي كودكان، همچنين گفته است كه مطالعه كردن و تماشاي تلويزيون فرصت هاي خوبي براي شناسايي احساسات هستند. ممكن است شما سوالاتي نظير اين بپرسيد: “به نظر تو زماني كه اين اتفاق افتاد، الينا چه احساسي داشت؟ اگر اين اتفاق براي تو مي افتاد چه حسي به تو دست مي داد؟ در مورد چهره و بدن كوانتين چه فكري مي كني؟ در مورد احساسات او چه فكري مي كني؟”. به كودك خود مهرات هاي مقابله را آموزش دهيد. اقدامات مختلفي را بر روي نمودار و كارت هاي فهرست قرار دهيد به طوري كه كودكتان اينها را آرامش بخش و يا لذت بخش بداند مانند انجام كارهاي پرشي، يك برنامه تفريحي كوتاه، بازي با حيوانات خانگي، بيرون رفتن و گوش دادن به موسيقي. “زماني كه حس مي كنيد كودكتان زياد از حد تحت تاثير قرار گرفته و آشفته شد، او را ملزم كنيد تا يك مهارت مقابله را براي بكارگيري انتخاب كند.

زماني كه كودكتان دچار آشفتگي مي شود، ون ريكورت پيشنهاد مي كند كه بر آن چيزي كه رفتارشان منتقل مي كند و يا مهارتي كه آنها كم دارندف تمركز كنيد. به عنوان مثال، زماني كه شما از آنها مي خواهيد تا اسباب بازي هايشان را تميز كنند، ناراحت مي شوند. شايد علت اين است كه آنها با انجام چنين كار بزرگي مواجه شده اند و هيچ سر نخي ندارند كه چگونه مي بايست شروع به اين كار كنند.

اگر كودكتان كمي بزرگ تر است، مي توانيد با او در مورد اين كه چه چيزي باعث سختي تميزكاري مي شود و اين كه چه كاري ممكن است براي آسان تر كردن آن انجام داد، مي توانيد صحبت كنيد و همچنين شما مي توانيد تقسيم كارها را به گام هاي كوچك تر مانند تميزكاري قطعات در ابتدا و سپس جمع و جور كردن وسايل هنري را براي او مدلسازي كنيد.

منبع:كانون مشاوران ايران-نكات مهم براي تدريس به كودكان



:: ات مرتبط:

:: برچسب‌ها:
نویسنده : ravanshenas4455
تاریخ : 1401/10/14 
زمان : ۰۶
[ ]